جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم/ خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم... :: اینجا می نویسم تجربه هایی از کار تربیتی را که حس می کنم باید ثبت شود تا شاید به درد دو نفر دیگر هم بخورد. اگر نخورد، خودم هر چند وقت یک بار، مرورشان می کنم!!
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم نیمه شعبان مبارک
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند. اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.